نوشته شده توسط : داش حسین

خون می رود هنوز ز چشم تر شما
خرمن زده ست ماه، به گرد سر شما
آن زخم های شعله فشان، هفت اخترند
یا زخم های نعش علی اکبر شما؟
آن کهکشان شعله ور راه شیری است
یا روشنان خون علی اصغر شما؟
دیوان کوفه از پی تاراج  آمدند
گم شد نگین آبی انگشتر شما
از مکه و مدینه، نشان داشت کربلا
گل داد (نور ) و ( واقعه ) در حنجر شما
با زخم خویش، بوسه به محراب می زدید
زان پیشتر که نیزه شود منبر شما 

 

 گاهی به غمزه، یاد ز اصحاب می کنی
بر نیزه، شرح سوره ی احزاب می کنی


 

 

بر گرفته شده از:

http://daftaresorkh.persianblog.ir



:: موضوعات مرتبط: شعر , ,
:: برچسب‌ها: شعر , شاعر , یا حسین , یاحسین , چشم , خون , جگر , جون جگر , علی اصغر , اصغر , علی , محراب , بوسه , بوس , کاروان , کاروان نیزه , نیزه , دفتر سرخ , سرخ ,
:: بازدید از این مطلب : 582
|
امتیاز مطلب : 125
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37
تاریخ انتشار : 21 / 9 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 29 صفحه بعد